Saturday, February 22, 2014

گوجه‌فرنگی با نمک شور شده

اولین فیلمی که مامان‌ام تو سینما دیده گل‌های داوودی* بوده. من سه سال‌ام بوده گویا و هیچ چی از اون دیدار یادم نیست ولی خواهرم می‌گه یهو شنیدیم یه صدایی می‌آد نگا کردیم دیدیم مامان خوابیده داره خر و پف هم می‌کنه. قبل از اون مامان‌ام سینما نمی‌رفته، فقط بابام گه‌گداری سینما می‌رفته. بعد از انقلاب بابام سینما رو کامل گذاشت کنار. فقط ما رو می‌رسوند دم سینما، بعد می‌رفت پارک یا می‌شِست تو ماشین رادیو گوش می‌داد سیگار می‌کشید تا فیلم تموم شه بر گردیم. فقط یه بار حاضر شد پا بذاره تو سینما. موسَم جشنواره‌ی فجر بود. از مدرسه رسیدم خونه دیدم نشسته تکیه داده به پشتی. ازش خواهش کردم و پا شد با من اومد. دو تایی رفتیم فیلم پری رو دیدیم. هی می‌گفت این پرده‌ی سینما دو طرفش کج شده و الآن اه که بیفته. هی می‌گفتم نه نگران نباش. یه چیزایی می‌گفت که من متوجه شدم پرده و سالن رو داره در نمایی کروی‌شکل می‌بینه و بنابراین همه چی به نظرش کج و کوله می‌آد. انگار داشت از پشت لنز ماکرو تماشا می‌کرد. یه دختره م با نامزدش جلوی ما نشسته بود و گویا نمی‌دونست تو این فیلمه نیکی کریمی بازی می‌کنه، همین طوری رسیده بودن و یه بلیطی خریده بودن. هی به نیکی کریمی فحش می‌داد که پا شن برن، حالا پسره م گویا علاقمند به نیکی کریمی، سفت چسبیده بود به صندلی، خیره شده بود به پرده و خیال تکون خوردن نداشت. بابام هم که حتی لازم ندیده بود عینکش رو بیاره هی بغل گوش‌ام می‌گفت پرده کج اه پرده کج اه و تو تاریکی کورمال کورمال با انگشتاش مسیر کجی رو ترسیم می‌کرد. نذاشتن هیچ چی از فیلم بفهمیم که البته مسئله‌ای نبود. اون سال برای بزرگداشت فیلمبردارش پخش شد. قبلاً دیده بودم و از اون فیلمایی بود که حفظ بودم. پری، آبجی کوچیکه... به خاطر کوزه به‌سران های های.

*Davoodi Flowers

No comments:

Post a Comment