Sunday, September 1, 2013

شاید فقط دل‌مون از زندگی گرفته


به چشمپزشکه گفتم این پشهمانندی که هی جلوم میبینم از راست میره به چپ، چی اه؟ با لهجهی ترکیش گفت اوه اینو که همه دارن، من هم دارم، این خانوم منشی هم داره، همه دارن. دخترم اینا همه به مرور تبدیل به آبمروارید میشه. گفتم خب پیشگیری نمیشه کرد؟ مثل اغلب مردان میانسال ترک زد تو نمایش. سَرو در مقام نفی داد بالا، دهنو مثل کسی که خوندماغ شده باشه باز کرد، زبونو چسبوند به سق، یه صدای تلق در آورد گفت اصلا و ابدا. اینا طبیعی اه!
یا باب الحوائج... اینا دیگه کی ان؟ بیخود نیست من داکتر ام. من اصلاً جلو اینا امام غایب ام، حضرت اجل ام.
نمی
دونم چون طرف قرارداد بیمه ند این جوری میکنن یا کلاً قانع اند. بابا آخه یعنی من هیچ مرگیم نیست؟
به دکتر گوش و حلق و بینی میگم آقا این طوری اه، اون طوری اه، یه باد سرد میآد میخوره به گوش راستام من یه هفته درمان احتیاج دارم. یه چس دود سیگار از کولری در و پنجرهای بیاد تو بهم برسه سینوسام متورم میشه، گلوم بسته میشه نفس نمیتونم بکشم. وقتی هم مشکل تنفسی پیدا میکنم پشتبندش آنفولانزا میشم، ته حلقام تا زیر فک به شکل سرتاسری درد میگیره، فلج میشم از کار و زندگی میافتم.
یک کم زیر و رو رو بررسی کرد گفت هیچ چی
ت نیست. دردهای سر و گردن و فک مال شماها نیست که، مال آقایون اه نه خانوما، و تازه اون هم آقایون بالای پنجاه سال. شما مشکلی نداری به خدا! اگه فکر میکنی عصبی اه خب عصبی نشو. چرا عصبی میشی؟
گفتم گوشام شستشو نمی
خواد؟ اون ماسماسکو کرد تو گوشام نگا کرد گفت نه، خیلی تمیز اه. ما اصلاً در این حد تمیز باشه دست نمیزنیم به‌ش. ببین عیب رو خودت نذار، سالم سالم ای. گفتم خب من چی کار کنم؟ میخوای پا شم بندری برقصم برات؟ گفت ببین هیچ مشکلی نداری. پا شو، ولی برو. ناچار شدم بگم دمِت گرم بابا، حال دادی.
در نهایت دستاوردمون این بود که گفتن بهتر اه عینکی ابتیاع کرده، موقع مطالعه عینک بزنم و مامانام هم هر دو چشماِش آب آورده و باید عمل کنه.
خودم هم سر راه رفتم به تشخیص خودم یه اسپری آسم مزمن خریدم اومدیم خونه.
این وضع مملکت اه. سال
ها میشینی در خلوت هزار تا درد و مرض عجیب و ممتاز واسه خودت جور میکنی بعد که میافتی به دکتر رفتن تا تبدیل‌شون کنی به اسناد و مدارک معتبر، همه رو دونه دونه ازت میگیرن. سرطان هم که حالا که به ما رسید کالای لوکس شناخته شده و نایاب گردیده. فقط مونده برم و ارتوپد جواب‌ام کنه، بگه اینا که می‌گی زاییده‌ی تخیلات اه خانوم جون.
تنها جایی که هنوز
آدم رو از صاحب‌اختیار بودن رنج و درد ناامید نمیکنه دندونپزشکی اه چون هیچ مشکلی هم که نداشته باشی می‌تونی بگی کامپوزیت قدیمیا رو با یه ورژن جدید خوشگل عوض کن یا این فاصله‌ی دندون‌جلوییا رو که ده سال اه گیر دادی بیا پر کنم، بیا پر کنم پر کن تموم شه بره. با این حال اون هم آخرین بار در برابر درخواست من برای جرمگیری نگا کرد و گفت کدوم جرمو بگیرم؟ انگشتر نقرهم رو در آوردم گفتم این همه راه اومدهم لااقل اینو با خمیردندون تمیز کن.

No comments:

Post a Comment