هیچ چی در ظاهر پیدا نبود، مثل همیشه، ولی آخر باز گول افواه رو خوردم و
آبنمکه رو قرقره کردم. الآن شدم شبیه مارلون براندو در پدرخوانده... یعنی
همون موضع شاخص در صورت ایشون، اندازهی یه گردوی ِ تر برآمده شده، پایین فک.
چرا وقتی میدونم به من نمیافته و بارها دیدم بدترم کرده باز امتحان میکنم؟ چه قدرتی داره چیزی که از افواه مردم تو کلهی آدم میره.
چرا وقتی میدونم به من نمیافته و بارها دیدم بدترم کرده باز امتحان میکنم؟ چه قدرتی داره چیزی که از افواه مردم تو کلهی آدم میره.
به همون نسبت نشاسته برای این جور مواقع واسه من به اندازهی یه تیکه پنبه که بکنی تو دهن بیمصرف اه. این که میگم حقیقت اه: "اونا همهش دروغ اه".
No comments:
Post a Comment